بلومبرگ در ادامه آورد: ایران و چین روابط دیرینه خود را از طریق یک سند راهبردی ۲۵ ساله که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، رسمیت بخشیدند. روابط ایران و روسیه اما قابل توجه تر است.
ایران، روسیه و چین به روشی که آمریکایی ها معمولا از آن یاد می کنند، متحد نیستند، و البته شاید به چنین ائتلافی نیازی نداشته باشند.
جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا گفت این همگرایی روسیه و ایران، مساله ای است که سراسر جهان باید به آن به عنوان یک تهدید عمیق نظر کنند.
روسیه و چین درست قبل از حمله مسکو به اوکراین، شراکت راهبردی بدون محدودیتی را اعلام کردند.
واشنگتن هنوز با یک ائتلاف تمام عیار از قدرت های متخاصم روبه رو نیست. اما اشتباه است که در مورد همگرایی بین سه کشور که به طور فزاینده در دشمنی با آمریکا متحد هستند، فکر کنیم.
به گزارش روز شنبه ایرنا، در این تحلیل آمده است: آمریکا به هر کجا می نگرد، رقبای ژئوپولیتیکی اش در حال ایجاد اهداف مشترک هستند.
روس ها به ایران با برنامه ماهواره ای کمک می کنند و دسترسی ترجیحی تهران به ذخایر غلات را فراهم می کنند.
ائتلاف های آمریکا عمدتا شامل تعهدات دفاعی متقابل درج شده در معاهدات است. این ائتلاف ها اغلب ریشه در سهم عمیق همبستگی ایجاد شده به واسطه منافع مشترک دارند.
در ادامه این تحلیل این ادعا مطرح شده است: در مقایسه، روابط بین ایران، چین و روسیه چندان تحسین برانگیز نیست. این کشورها هیچ تعهد عمومی رسمی برای دفاع از یکدیگر ندارند و تعاملات شان اغلب مملو از بی اعتمادی است. پوتین مطمئنا از این مساله که شی جین پینگ رئیس جمهوری چین وی را در اوکراین به حال خود رها کرده، خشمگین است و تهران و مسکو نیز رقبایی برای اعمال نفوذ در خاورمیانه هستند.
بلومبرگ افزود:درک منطق این همکاری آسانی است. هر سه قدرت درصدد حفظ و محافظت از سیستم های سیاسی غیرلیبرال هستند، آمریکا را از همسایگی جغرافیایی شان بیرون می رانند و نظم پس از جنگ سرد را که تحت سلطه واشنگتن است، پس می زنند. و در حالی که مسکو، تهران و پکن مشتاق به جنگیدن در نبردهای یکدیگر نیستند، اما مطمئنا متوجه این مساله هستند که زمانی که پای به چالش کشیدن یک ابرقدرت به میان می آید، در شمار نیروها، قدرت خاصی وجود دارد و می توانند قدرت آمریکا را در چندین جبهه به طور همزمان تحت فشار قرار دهند.